تجمع دانشجویان دانشگاه هرمزگان در اعتراض به کشتار مردم

 

خبرنامه امیرکبیر: بیش از دویست نفر از دانشجویان دانشگاه هرمزگان در اعتراض به وقایع اخیر پس از انتخابات فرمایشی ریاست جمهوری در محوطه این دانشگاه تحصن کردند.دانشجویان با خواندن سرود یار دبستانی و به گرامیداشت دانشجویان زندانی و شهدای کشتار اخیر و درود به یکی از دانشجویان دانشگاه آزاد بندر عباس که روز سه شنبه هفته پیش به شهادت رسید، یک دقیقه سکوت کردند.

 

سپس طی گزارش مشروح رامین یزدان پناه، دانشجوی مهندسی مکانیک این دانشگاه به تحلیل تخلفات عدیده انجام شده، قبل و بعد از انتخابات پرداخت و سپس تعدادی از دانشجویان بسیجی با  سعی در ایجاد اخلال در نظم مراسم داشتند که با هو کردن شدید دانشجویان حاضر روبه رو شدند.پس از  قرائت بیانیه ای که در ادامه آمده است، دانشجویان با سر دادن شعارهایی انزجار خود را نسبت به کشتار مردم اعلام نمودند.

 

در پایان جلسه دکتر رئوفی مدیر گروه علوم اجتماعی دانشگاه و رئیس ستاد آقای کروبی در استان  طی سخنان شان نسبت به تخلفات انتخاباتی گسترده در استان اعتراض نموده و خواهان ابطال انتخابات و پیگیری مستمر مردم و دانشجویان تا نیل به حقوق خویش شد.

 

لازم به ذکر است این تجمع در شرایط سخت هوای گرم با حضور گسترده دانشجویان برگزار شد.

 

دانشجویان متحصن بیانیه ای نیز منتشر کردند که متن آن به شرح زیر است:

 

بیانیه ی جمعی از دانشجویان دانشگاه هرمزگان پیرامون تحولات اخیر

 

سه دهه پیش، توده های انسانی با نثار هزاران کشته در مسیری گام نهادند که در افق های آن استقلال، آزادی و اسلام توام با جمهوری چراغ راه شان بود. اما امروز شاهد آنیم که نه تنها طبقه ای اجتماعی در حال جمهوری زدایی از آرمان های مردم است، که از استقلال نیز جز وابستگی های یک جانبه به چین و روسیه چیزی عایدمان نشده … آزادی پیشکش آقایان.

 

با این وجود شرم آور آن که، عده ای چماق به دست با توسل به آدم کشی، نقض اساسی ترین حقوق انسان ها و قبضه ی روز افزون قدرت،خود را ادامه دهنده ی راه عزیزانی می دانند که یا در طول قیام ۵۷ مردند، یا در جنگ ۸ ساله کشته شدند و یا اکنون در خاوران ها آرمیده اند.

 

در حالی که قانون اساسی پر شبهه حق تجمعات مسالمت آمیز را به رسمیت شناخته است و مردم نیز در کف خیابان ها حقوق خویش را از شاه باز ستاندند؛ به کدامین گناه دانشجویان و توده های مردم – اعم از زن و مرد –  به اتهام واهی شورش خیابانی به خاک و خون کشیده شده و مورد هجمه ی تحجر واقع می شوند.

 

آیا این جز استبداد است …!

 

به نظر میرسد گروهی خاص بر آن است که از طریق ممانعت از گردش آزاد اطلاعات، تحمیل هزینه های فراوان بر فعالان اجتماعی و در گیر نمودن طبقات پایین دست جامعه در روزمرگی یک بار دیگر صورت مسئله را پاک کنند.

 

آری؛ استبداد دو بار خود را نمایان می سازد، بار اول به شکلی تراژیک و بار دیگر به شکلی تمسخر آمیز.

 

اما آیا با تکیه بر دیوان سالاری و میلیتاریسم میتوان حقیقت را تا ابد در پس ابر پنهان کرد؟ آیا میتوان از سویی ناقض قانون بود و از سویی واعظ آن؟ آیا میتوان از شیرینی های فضای آرام پند گفت در حالی که خون دانشجویان قلم به دست با کلاشینکف بر زمین ریخته می شود؟ تا کی می توان دست پیش را گرفت تا مانع پس افتادن شد؟

 

کوتاه سخن این که، خود را فریب ندهیم؛ قرار نیست کسی راه دموکراسی را به ما نشان دهد؛ قرار نیست کسی حقوق مان را دو دستی به ما اعطا کند. رمز پیروزی نه در مسیر پوپولیسم قرار دارد و نه در جاده ی کاریزما سازی. تنها اتحاد مردم است که هر مسیری را هموار می کند.

 

در این غوغای مردم کش در این شهر به خون خفتن

خوشا در چنگ شب مردن ولی از مرگ  شب  گفتن